هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو

در سال 1943 آبراهام مزلو نظریه ای را انتشار داد که طبق آن به افراد با مقاله ی خود تحت عنوان نظریه ی انگیزش انسان، انگیزه بخشید. او ادعا می کرد نیاز افراد در 5 سطح می باشند، که آنها به دنبال رفع آن نیاز ها می باشند.

هرچه آن نیاز اساسی تر باشد، فرد انگیزش بیشتری برای برآوردن و رفع آن نیاز دارد، و در نتیجه در صورتی که فرد نتواند آن نیاز ها را برآورده کند، استرسی که آنها تجربه می کنند نیز بیشتر می شود،. شکل سلسه ی مد نظر مزلو را نشان می دهد.

مزلو، به چهار لایه ی انتهایی هرم، نیازهای کاستی می نامید. عدم رفع این نیاز ها می تواند باعث آسیب فیزیکی در سطح فیزیولوژی شود. یا اگر سه لایه ی انتهایی این نیاز ها رفع نشود، از جمله فقدان امنیت، دوستی یا عشق و خودشناسی، بدن صرفا علائم فیزیکی از خود نشان نمی دهد اما فرد ناراحت، مضظرب، پریشان وبه هم ریخته می شود)روانی(.

فرآیندِاسترس

هرمحرکی را، که باعث ایجاد استرس می شود، چه مثبت و چه منفی، استرسور یا همان استرس زا ها می نامند. آنچه برای شما می تواند استرس زا باشد، برای همکار شما، رئیس شما یا دوست شما استرس زا نیست. چون هر کدام از ما انسانها منحصر به فردیم، در محیط که قرار می گیریم نیز واکنش های منحصر به فرد و متفاوت از یکدیگر به محرک ها نشان می دهیم. با این حال، بدن ما به روش های مختلف به این استرس زا ها پاسخ می دهند.

وقتی به عنوان منبع خطر، یک محرک را تجربه می کنیم، بدن های ما به شکلی حقیقی و فیزیکی پاسخ می دهند. به هنگام مشاهده ی یک تهدید، خواه تهدید بدن ما یا دیگر جنبه ی سلامتی مان، بدن ما با واکنشِ "پاسخ جنگ و گریز" پاسخ می دهد.غده ی هیپوفیز هورمونی را به جریان خون منتشر می کند که بدان هورمون،

آدرنوکورتیکوتروفیک می گویند ) ACTH (، که این هورمون ها غده های فوق کلیه را تحریک به تولید آدرنالین و کورتیزول می کند که به هورمون های استرس معروف اند. آنها این امکان را برای ما محیا می کنند که تیز و متمرکز بوده، زمان واکنش را تسریع کرده و موقتا قدرت خود در زمانی که تصمیم می گیریم برویم یا بمانیم و دعوا کنیم، بالا می برد.

زمانی که یک خطر از بین می رود، هورمون ها مجددا جذب شده و بدن به حالت طبیعی خود باز می گردد. برای برخی از ما این فرآیند، بیشتر از دیگران روی می دهد. برای مثال، افرادی که در معرض موقعیت هایی با استرس بالا قرار می گیرند، گاه در برابر آنها ایمن می شوند، مانند یک تکنسین فوریت های پزشکی که هر روز با افراد آسیب دیده ی تصادف های خودرو سروکار دارند. آنها می توانند بدون واکنش "پاسخ جنگ و گریز" پاسخ دهند، در حالی که کسی که تا کنون تصادفی را از نزدیک ندیده نمی تواند این گونه تجربه کند.

خبر خوب این است که استرس توسط موقعیتی که در آن قرار می گیرید ایجاد نمی شود، بلکه واکنش شما با آن موقعیت استرس ایجاد می کند. اگر بیاموزیم که واکنش های مان را به استرس زا ها مدیریت کنیم، می توانیم برخی از این استرس زا ها را کم تر و یا حتی از زندگی مان حذف کنیم.

انواع مثبتِ استرسی که ما تجربه می کنیم را اوسترس می نامند. عملا اوسترس می تواند ناشی از موارد زیر باشد.

• بدست آوردن شغلی جدید
• دریافت ترفیع
• بدست آوردن یک مشتری کله گنده
• افزودن مسئولیتی جدید به موقعیت شما
• ناظر دیگران شدن
• هدایت یک پروژه را برعهده گرفتن
• مورد تمجید و ستایشِ ناظر خود قرار گرفتن

دقت داشته باشید که هر کدام از اوسترس های بالا در صورتی که نتواند به خوبی اداره و هدایت شود، می تواند باعث دیسترس(استرس منفی) شود. برای مثال بدست آوردن یک شغل جدید می تواند تغییر شکل دهد و هر روز کابوس گیرافتادن در ساعات اوج ترافیک را برای ما به همراه داشته باشد و همین باعث دیسترس می شود تا اینکه اوسترس را به همراه داشته باشد. بدست آوردن یک مشتری درست حسابی می تواند علاوه بر اینکه پول هنگفتی را به همراه خود می آورد، کار بیشتری را نیز بطلبد. نکته این جاست که اگر خود را برای مدیریت آن آماده نکرده باشیم، یک استرس انگیزش بخش و مثبت می تواند منبع مخرب و منفی استرس باشد .

انواع استرس و دلایلِ استرس

همانگونه که در قبلا نیز پیرامون آن به بحث پرداختیم، حتی انواع مثبتِ استرس نیز وجود دارد که می تواند باعث  ایجاد انگیزه شده و ما را  به سمت بهبود خود، یا روابط فردی و بهبود زندگی مان

بکشاند. برای مثال زمانی که فرزندی داریم، استرس مثبتی را به دور خود احساس کرده، همین باعث می شود در کلاس های آموزش والدین مناسبی شرکت کرده و اطمینان حاصل کنیم از اینکه

هرکاری را انجام داده تا بتوانیم والدین مناسبی برای فرزند خود باشیم و سلامت فرزندان را تضمین کنیم. اما سوی دیگر استرس منفی است که به فرزند نیز مربوط می شود: نگرانی از اینکه آیا

خواب کافی دارد یا خیر، استرسِ بغل کردن و آرام کردن نوزادی که با گریه کردن به نظر راضی و آرام نمی آید، و در کل برای اولین بار پدر و مادر شدن خود باعث بروز استرس هایی می شود.

 یادگیریِ مدیریتِ استرس شغلی

مسئله ی مهم درباره ی شناختِ استرس شغلی این است که ما می توانیم  مدیریت آن را بگونه ای بیاموزید که این استرس تبدیل به یک مسئله ی جدی نشود. برخی از ابزار ها که ما خواهیم آموخت شامل موارد زیر می شوند:

• مسئولیت تجربه ی استرس خود را برعهده بگیرید
• گام هایی برای کاهش تاثیرات استرس به روی سلامتی مان، برداریم.
• شناسایی نقاط استرس مان، یا نواحی که درآن مستعد استرس هستیم.
• یادگیری بهبود توانایی های ارتباطات اجتماعی و میان فردی برای کاهش استرس در روابط

کمبودِ نیازهای:

فیزیولوژی

ایمنی

تعلقاتی

ضمیر

خودشناسی

سازمانی

محیط فیزیکی

مربوط به نقش

برقراری ارتباط

تغییرات در سازمان

زندگی:

تغییرات فردی

آسیب فردی

وقتی به عنوان انسان نیاز های اولیه ی شما برآورده نشوند، شما شاهد استرس خواهید بود، مانند زمانی که خانه ی خود را از دست می دهید، درگیر یک ارتباط می شوید که در آن از شما سوء استفاده می شود، یا فاقد یک سیستم حمایت کننده از خود هستید. اگر سازمان محیط کاری شما از نظر فیزیکی، راحت نباشد، کار شما طاقت فرساترمی شود، رئیس شما با شما راه نیامده یا حتی تغییر خود سازمان می تواند نتیجه اش استرس باشد. از سوی دیگر در زندگی خودتان نیز هر اتفاق بزرگی منجر به استرس می شود، اتفاقاتی چون ازدواج، طلاق، یا از دست دادن فرد مورد علاقه تان.

همانگونه که گفته شد، برخی از رخدادهای زندگی ما می تواند مثبت باشد اما در عین حال استرس زا نیز باشد، اما آنچه حائز اهمیت است این است که استرسی که تجربه می کنیم را در هر حال بتوانیم اداره کنیم. هم اکنون با جزئیات بیشتری دلایل اصلی استرس را بررسی خواهیم کرد.

چرا افراد باید استرس را تجربه کنند

استرس داشتن پاسخی طبیعی، فیزیکی به درک ما از یک محرک است که هدفی پویا دارد، آن هم: نیاز ما به

مراقبت از خودمان و جنبه ی درونیِ "پاسخ جنگ و گریز" سیستم عصبی مان. )پاسخ جنگ و گریز: یک واکنش فیزیولوژیک است که جانوران در پاسخ به ادراکشان نسبت به موقعیت های خطرناک، حمله، و یا در اقدام برای نجات خود نشان می دهند. هنگامی که وارد یک نزاع می شویم، استرس همان عاملی است که باعث ترشح آدرنالینی می شود که باعث می شود ما نزاع کنیم، بنابراین اگرچه ما هر روز صبح در محل کارمان مجبور به دعوا نیستیم اما پاسخ به محرک و استرس است که هنوز وجود دارد.

محرک می تواند مسئله ی فیزیکی، مثل خورد شدن شست پا باشد، یا مسئله ای در ارتباط با احساس فرد، از جمله ترس از دست دادن شغل خود یا خجالت زده شدن در محیط کار. اما همه ی محرک های استرس منفی نمی باشند.

برخی از منابع استرس در اصل رویداد های شاد می باشند، برای مثال، ترفیع کاری پیدا کردن اگرچه رویدادی مثبت همواره محسوب می شود اما با خود فشار ناشی از افزایش ساعت کاری یا کیفیت کاری را نیز دارد، که منجر به استرس بیشتر می شود.

مدیریت استرس

استرس در حین کار برای همه ی افرادی شاغل، نوعی چالش محسوب می شود. برای هرکدام از ما خارج از محل کارمان، سطح مشخصی از استرس وجود دارد، پس باید پیش بینی مواجه شدن با استرس بیشتر ناشی از فشار شغل را داشته باشیم. در برهه ی زمانی که شاهد اقتصاد ضعیفی هستیم، این سطح استرس ها به سمت بیشتر و بیشتر شدن می رود. از آنجا که تعلیقی های موقت از خدمت، و کاهش ها، وضعیت استخدامی، حقوق و منافع ما را تحت تاثیرقرار می دهند، همه ی ما استرس بیشتری را تجربه می کنیم. افزایش استرس و چگونگی مدیریتِ آن می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست در شغل هایمان باشد.

در حالی که برخی استرس ها می توانند محرکی برای انگیزه باشند، اما استرس خیلی زیاد می تواند برای سلامتی ما و محل کار ما، مخرب و زیان آور باشد. فراتر از این بحث که می توان این استرس را مدیریت کرد، این است که باید بدانیم استرس می تواند نتایج فیزیکی، روانی و احساساتی را در پی داشته باشد. بدون مدیریت اثربخش استرس، مسئله استرس می تواند مثل یک گلوله ی برفی در حال حرکت، بزرگتر و بزرگتر شود، تا اینکه در نهایت منجر به از کارگریزی فرد شاغل، عدم صلاحیت، بیماری، مهارت های ارتباطی ضعیف و توانایی ضعیف دربرقراری ارتباط در محل کار شود.

بهبود شاخص فلاکت در ایران

در فهرست امسال کشورمان ایران با شاخص فاکت 3/29 در جایگاه نهم قرار گرفته است و موسسه کاتو عامل عمده فزاینده شاخص فلاکت ایران را نرخ بهره وام ها شناسایی کرده است اما خبر

خوب اینکه جایگاه ایران در فهرست نسبت به فهرست سال گذشته دو پله بهبود یافته است . در فهرست سال  گذشته ایران در جایگاه هفتم قرار گرفته بود و شاخص فاکت آن 7/36 بود که حالا

بهبودی 4/7 نمره ای را برای خود رقم زده است گرچه که هنوز در کل راه زیادی برای بهبود وضعیت و یافتن جایگاه مناسبی در این فهرست است .

مقاومت در برابر تغییر

• مقاومت، نشان دهنده مشکل یا مسئله ای است که باید شناسایی شود و مورد ملاحظه قرار گیرد.
• ا علائم زیر نشان دهنده مقاومت افراد در برابر تغییر  است :
  • تعلل کردن
  • اعتراضات
  • تمایل به غیبت
  • میزان تغییر در تعداد کارمندان
  • اقدامات دسته جمعی

شاید عواملیهمچون هزینه های مستقیم ,حفظ حیثیت – تصمیم گیری اشتباه

ترس از ناشناخته ها ,سرمایه گذاری و.. باعث مقاومت در برابر شود.

ایجاد فوریت برای تغییر و نوآوری

• ایجاد انگیزه برای کارکنان در جهت رها کردن وضع موجود و پذیرفتن تغییر
• کمک به کارکنان برای شناخت بهتر نیرو های خارجی
• باید واقعی باشد نه ساختگی (از دست رفتن اعتبار)
• وقتی سازمان به خوبی کار می کند، بسیار مشکل است.
• تغییرات مشتری محور (نیرویی قدرتمند)
  • نتایج مغایر با پایداری و حیات سازمان
  • عوامل انسانی با هدف ایجاد انرژی برای کارکنان
  • بکار بستن اصول گوش دادن، مشاهده کردن و جا انداختن روش ها در عمل

برنامه روزانه ملتهای مختلف:

پس از ساعتها تحقیق ، برنامه روزانه ملتهای مختلف به شرح زیر اعلام می شود:

عربستان سعودی:8 ساعت تفریح همراه با کار – 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان – 10 ساعت خواب

هندوستان: 8 ساعت جستجوی کار- 6 ساعت خواب – 6 ساعت تماشای فیلم – 2 ساعت جستجو برای محل خواب – 2 ساعت ردشدن از خیابان

پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز – 8 ساعت خواب در حین کودتا- 8 ساعت اعتراض علیه کودتا- 4 ساعت فرار از دست پلیس

ایران : 8 ساعت خواب – 8 ساعت استراحت- 2 ساعت حرکت در ترافیک – 1 ساعت کار – 3 ساعت بحث در مورد گذراندن اوقات فراغت – 2 ساعت بحت در مورد فوتبال و سریالهای گذشته

مدیریت زمان : منظور از مدیریت زمان متوقف کردن زمان و تحت کنترل درآوردن آن نیست بلکه مدیریت زمان به این معنی است که بیاموزیم تا بتوانیم از زمانی که هم اکنون در اختیار داریم به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و به اهدافی که در زندگی داریم از جمله موفقیت شغلی ، اجتماعی و تحصیلی دست یابیم.

مدیریت زمان یعنی استفاده مطلو ب از زمان برای اجرای برنامه ها و فعالیتها ، متناسب با اهدافی که داریم

 ماتریس مدیریت زمان

1-پراهمیت و فوری

* فعالیتهایی که خیلی سریع باید انجام شود

* اتفاقات غیر منتظره

* مشکلاتی که فشار می آورد

* فعالیتهایی که زمان بندی مشخص دارند

* کار های معوقه

2- کار های پر اهمیت و غیر فوری

• فعالیتهایی که اهمیت دارند اما زمان بیشتری برای انجام نیاز خواهند داشت
• برنامه ریزی و آموزش
• بهبود ارتباطات و خانواده
• شناخت ارزشها

 3-فعالیت های کم اهیمت و دائم

• فعالیتهایی که شاید مهم نباشند اما همیشه با آنها روبرو هستیم
• تلفنها
• ایمیلها
• جلسات
• فعالیتهای عمومی

4-کارهای کم اهمیت و بیهوده

• فعالیتهایی که خودمان درگیر آنها می کنیم و زمان از دست می دهیم
• تماشا کردن تلویزیون
• دوباره کاری
• بدون برنامه کارکردن

خودتان را ارزیابی کنید

به کارهایتان نگاه کنید با خودتان نسبت به نقاط ضعف و قدرتتان صادق باشید.در چه چیزهایی خوب هستید؟در چه نقاطی ضعف دارید؟مهمترین نقطه ضعفتان کجاست؟در چه چیزی بهترین هستید که میتواند شما را کمک کند به اینکه به قله موفقیتتان برسید؟

نرمن آگوستین مدیر اجرایی شرکت مارتین ماریتا می گوید:مهمترین چیزی که او در 10 سال گذشته از کسب و کار اموخته این بوده است که ضعیف ترین توانایی شما تعیین می کند که شما در چه حد میتوانید از توانایی و استعداد هایتان استفاده کنید.با نگاه کردن به صدها نفر که زیر دستش بودند در شرکت که شغل افراد نه تنها با نقاط قوتشان بلکه با نقاط ضعفشان نیز مشخص  میشود

فائق آمدن به نقاط ضعف از طریق ایجاد آمادگی و تمرین کافی است تا شخص را به صفوف جلوی شغلش هدایت کند.

در طول اماده سازی برای موفقیت یکی از بهترین سوال هایی که میتوانید از خودتان بپرسید این است که من (فقط من) میتوانم چه کاری را انجام دهم که تغییر اساسی در کارم ایجاد کند؟

همیشه برای این پرسش یک یا شاید دو جواب وجود داشته باشد.

توانایی شما برای صادق بودن شما را نسبت به قابلیت های شما که ممکن است شما را به عقب بکشد آگاه کند و این برای شما ضروری است.

به یاد بیاورید زمانی که امادگی نیاز به ایمان و نظم شخصی دارد..به نظم شخصی نیاز دارد چون تمایل شخصی شما به انجام بیشتر کارها زیاد است و باید از آن دوری کرد چون هنوز به اندازه کافی خوب نشده اید.به ایمان نیاز دارد چون باید بتوانید نقاط ضعف خودتان را بشناسید و بتوانید نقاط ضعفتان را از بین ببرید تا این نقاط ضعف شما را به عقب نکشد.

بزرگترین تغییر که در 20سال اخیر در جامعه اتفاق افتاده است جامعه مبتنی بر اطلاعات است.بیشتر از 50% از افرادی که در بازار کسب و کاراز طریق پردازش اطلاعات مشغول به کارهستند.این به این معناست که ما در جامعه ایی مبتی بر دانش زندگی می کنیم. شما با ذهنتان، با مغزتان، و استعداد های ذهنیتان و توانایی هایتان مشغول به کار هستید.